پيام
+
لحظه اي در گذر از خاطره ها
نا خوداگاه دلم ياد تو کرد
خنده آمد به لبم شاد شدم
...هر کجا هستي دوست،دست حق همراهت

كيوان گيتي نژاد و
92/4/29
خانم خونه
بادبادک هر چه بالاتر ميرفت قرقره از داغ دوريش لاغرتر ميشد!
كيوان گيتي نژاد و
تو که هستي چه مي گويي از که اينگونه نوازان ميسراني خوشا به حالش که يکي است بر او تبسم کند ولي من هيچ کس ديگر به حرفام هم اعتماد نداره هيچ فراموش دلهايي شدم که عشقشون را با تکه سنگي بر کوه دلم که از جنس خونش کردم کشيدم اما بدان هيچکس را عاشق نکن بعد پشتش کني و بروي چون اون به عشق مردنت اومده بود که اين حقم از او گرفتي