سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شادیهای کوچک یک خانم خونه دار
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

سردم شده   ومیلرزم   

هوا سرد وپاییزی هست   اما بیشتر دلم    سردش هست 

دلم برای دوستانم که دورند  تنگ شده   

رویم یک پتوی نازک می اندازم که شاید گرم شوم

روی قلبم چه طور پتو بیاندازم  سردش  هست  اگر یخ بزند  چه کنم  ؟




موضوع مطلب :

          
شنبه 91 مهر 29 :: 11:30 صبح

خوشبختی سخت نیست   حتی در این زمانه سخت  هم میتوان دل خوش داشت  اگر بلد باشیم که چگونه غمگینیهایمان را رها کنیم

اما گاهی انچنان به ناراحتیهایمان می چسبیم که انگار جزئی از دارایی های ما هستند  

دارایی ما فکر اسان گیر ما هست .

الان دلم میخواهد نگرانیهای الانم را رها کنم    خدایا کمکم کن    خدایا برایم چه در نظر گرفته ای     دوستت دارم




موضوع مطلب :

          
سه شنبه 91 مهر 25 :: 10:17 صبح

تمام نگاهم را بدرقه عزیزانم کردم  وحالا در خانه تنها نشسته ام 

هوا ی اسمان ابر دارد  اسمان سفیدم ببار      ببار تا  نگاهت قشنگ و نورانی شود   تا افتاب دلت را گرم کند

تمام نگاهم را بدرقه دلم میکنم   تا برود به دنبال شادی      هر چند کوچک ودم دستی 





موضوع مطلب :

          
شنبه 91 مهر 15 :: 8:18 صبح

گل تقدیم شما

سلام به روز قشنگم

بعد از اومدن بارون دیروز حالا هوا قشنگتر شده  وبلبلها دارند خودشون رو  از خوشحالی هلاک میکنند

امروز میخوام به دیدن یکی از همسایه هام برم

اشکال کار اینجاست که این خانم یک کمی پرحرفه  ولی تا دلت بخواد مهربون هست  پس ارزش دیدن داره  همه  هم میدونیم که کسی بی عیب نمیشه

گاهی پرحرفی به خاطر تنهاییه  به همین خاطر تا یک شنونده پیدا میکنیم  دیگه ولش نمیکنیم

وای به حال اون شنونده بیچاره

من هم بهتره  که برم کارهامو انجام بدم  و  بعد مثل  یک شنونده خوب و صبور به دیدن خانم  همسایه بروم    دوست داشتن   دوست داشتن




موضوع مطلب :

          
سه شنبه 91 مهر 4 :: 8:23 صبح

نم نم بارران میزند و من هم دلم رابه بوی صمغ کاج سپرده ام 

کاجی که سرمست  از طراوت باران قهقهه میزند 

گلهای سرخ باغچه ام غرق قطرات باران هستند  مثل دلم  که صبح امروزش را با ریزش باران گره زده




موضوع مطلب :

          
دوشنبه 91 مهر 3 :: 9:9 صبح

یک روز خوب دیگه شروع شد

کارخونه وپختن غذا و...  شاید به خاطر تکرار هر روزه اسم روزمره گی را بتوان رویش گذاشت

اما تجربه کردم که روزمره گی ها اگه با شادی ولبخند باشه خودش یک امید برای زندگیه

از اینکه کسانی رادارم که براشون غذا بپزم  خوشحالم

از اینکه هر روز خونه را جارو میکنم شادم

چون همه ی این ها به من یاداوری میکنه که کسانی دور وبر من هستند

وخونه ای دارم که دلم میخواد تمیز باشه  تا بچه ها وشوهرم از زندگی در اون لذت ببرند

وقتی بقیه هستند   پس من هم هستم  قویتر و موثرتر از همیشه

من عاشق زندگی هستم .




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 91 مهر 2 :: 1:4 عصر

امروز هم مثل روزهای قبل شروع شد با این فرق که امروز اول مهر است وبچه های من به مدرسه رفته اند

از امروز دیگه وقت تنهایی دارم

اوقاتی که فقط مال خودم باشه

اینم یکجور شادیه احساس میکنم اینجوری همه چی نظم پیدا میکنه

از پنجره  به درختهای پرتقال روبرو نگاه میکنم درختهای همیشه سبز

یه عطر علف هم به مشامم میخوره که سبک میشم

هوا ملایم ومن عاشق زندگی

بگذارهمه دنیا به هر کجا که میخواهد برود

من چشمهایم را میبندم وبه دلخوشیهای کوچکم سرخوشم

از اینکه مادر هستم

از اینکه خانه ای دارم که رو به یک باغ پنجره هایش باز میشود      من هستم




موضوع مطلب :

          
شنبه 91 مهر 1 :: 10:52 صبح

پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 19
  • بازدید دیروز: 14
  • کل بازدیدها: 149232
امکانات جانبی