سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شادیهای کوچک یک خانم خونه دار
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

مدتی از این وبلاگ دور بودم  ان هم به خاطر مشغولیت هایی بود که داشتم که مهمترینش عروسی برادرم بود ,  تهیه تدارکات  و  تمام دلمشغولی هایی که یک خانوم برای یک عروسی دارد ,مثل تهیه لباس و.......  که برای اقایان کم اهمیت تر هست  گاهی به انها غبطه میخورم که چه قدر راحت هستند .

حالا که عروسی تمام شده باز هم در همان حال وهوا هستم   وخاطرات  ان  را در ذهنم مرور میکنم  ,گاهی لبخند میزنم وگاهی به فکر میروم  .

امیدوارم زندگی خوبی را شروع بکنند .چه قدر دلم میخواهد که با خانوم برادرم مثل خواهر باشیم .  برای عروس قبلی مان با شدت بیشتری این ارزو را داشتم اما برای او همیشه خواهر شوهر بودم  .حالا توقعم برای یک ارتباط  خواهرانه وبی ریا کمتر شده  ولی هنوز پابرجاست . 

انقدر سرگرم بودم که به پاییز در کنارم نگاه نکردم .

 

دوباره پاییز امد . نفس عمیق میکشم و میبویمش  ......  بعد از مدتی برگها هم خزان خواهند کرد ولی غمی نیست چون وقتی برگی از درخت می افتد برگی دیگر از قبل اماده جایگزین شدن هست  ....  یعنی اگر چیزی را از دست دادیم  غصه چیزی رانخوریم  .زندگی جزیان دارد حتی اگر در پاییز عمرمان باشیم .

تنها دوستان واقعی هستند که در پاییزدلمان باز هم مارا میخواهند و دوستمان دارند .





موضوع مطلب : زندگی, زیبایی, دوستی

          
چهارشنبه 92 مهر 3 :: 1:49 عصر

پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 60
  • بازدید دیروز: 112
  • کل بازدیدها: 149452
امکانات جانبی